ژان پل سارتر فیلسوف، اگزیستانسیالیست، نویسنده و منتقد فرانسوی و همچنین از چهرههای فلسفی و ادبی تأثیرگذار قرن بیستم است وآثار فلسفی و ادبی او تاثیر زیادی بر روشنفکران دهههای بعد از خود گذاشت. در این مقاله مفصل به سارتر و افکار و آثار وی پرداخته شده است.
ژان پل شارل ایمار سارتر (۱۹۰۵-۱۹۸۰)، فیلسوف اگزیستانسیال، نویسنده و منتقد اجتماعی فلسفی قرن بیستم بود. وی فرزند ژان باپتیست و آنه ماری بود. ژان فقط ۱۵ ماه داشت که پدرش از دنیا رفت و مابقی زندگی خود تا سنین نوجوانی را با خانواده مادری گذراند. او به دبیرستان هنری در پاریس رفت و بعداً پس از ازدواج مجدد مادرش، به La Rochelle رفت و در سال ۱۹۲۹ از مدرسه عالی نورمال فارغالتحصیل شد. ژان پل سارتر در برابر آنچه ازدواج بورژوازی خوانده میشد مقاومت میكرد. در دوران دانشجوییاش با سیمون دوبووار اتحادیهای را تأسیس کرد كه باعث شد دوستی آنها تا مدتها پایدار بماند. سیمون دوبووار تا پایان عمر رابطهی عاشقانه و کاری پرتداومی با سارتر داشت.
سارتر که از سنین کودکی در پی کسب شهرت بود و علاقه زیادی به ادبیات داشت؛ به نویسندگی روی آورد.
در ۱۹۳۸ با نگارش نخستین رمان فلسفیاش یعنی تهوع به شهرت رسید. در این رمان متفاوت، دلهره وجود و بیهودگی ذات هستی، با جسارتی بیسابقه در زمان سارتر توصیف شده است. بعد از آن، نگارش مجموعهای از داستانها به نام دیوار را در ۱۹۳۹ شروع کرد که به دلیل شروع جنگ جهانی دوم ناتمام ماند.
۲ دوره در زندگی حرفهای سارتر وجود داشت. نخستین دوره زندگی حرفهای او دوره پس از نوشتن اثر معروفاش، یعنی هستی و نیستی و نوشتن رمان تهوع بود. سارتر به آزادی بنیادی انسان باورداشت و معتقد بود که " انسان محکوم به آزادی است."
در دومین دوره حرفه زندگیاش، بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته شد. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند که هرگز بهطور رسمی به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد اما فعالیتهای کمونیستها را حمایت میکرد.
او بیشتر عمر خود را صرف مطابقت ایدههای اگزیستانسیالیستی خود کرد. سارتر بر این نظر بود که انسان باید خود سرنوشتش را تعیین کند.
در سال ۱۹۸۰ میلادی، روزنامه نوول ابزرواتور اقدام به انتشار گفت وگوی سارتر با بنی لویس فیلسوف و نویسنده معروف کرد که شگفتی همه از جمله شریک عاطفی خود یعنی دوبوار را به همراه داشت.
سارتر در این مصاحبه به بحث در مورد نکاتی همچون روابط میان فردی و شرایط اجتماعی پرداخت. به عقیدهی سارتر آزادی لازمه و تضمین کننده مسئولیت اجتماعی بود.
نقش آگاهی در آثار سارتر نقش مهم و بسزایی دارد.
تعدادی از فیلسوفان معتقدند که سارتر در آثارش مفاهیم متناقضی وجود دارد. هربرت مارکوزه معتقد بود که افکار سارتر متناقض و بیش از حد ایدهآلگراست و این میزان ایدهآالگرایی خلاف ادعای سارتر در مورد واقع گرایی است.
همچنین، ریچارد وولهایم و توماس بالدوین نیزبیان میکنند که نقد سارتر از فروید در واقع بر اساس یک تفسیر اشتباه از کارهای فروید بنا نهاده شده.
تعدادی از جملات برگزیده سارتر را در ادامه بخوانید:
عشقی جز آنچه به مرحلهی تحقق درمیآید، وجود ندارد.
مردن کافی نیست باید به موقع مرد.
یک موجود هرگز نمیتواند وجود موجودی دیگر را توجیه کند.
نبوغ، جوهر تفکر است.
این آثار از سایت بانک کتاب ناهید قابل تهیه است.