کتاب ویل اسمیت ستاره سینما و موسیقی، توسط ویل اسمیت و مارک منسن نوشته شده. این اثر یک اتوبیوگرافی (خودزندگینامه نوشت) است که با نگاهی متفاوت به یک چهره سینمایی پرداخته است. در این مقاله به طور مفصل به معرفی ویل اسمیت و کتاب ویل پرداخته شده است.
ویلارد کارول اسمیت (Willard Carroll Smith)(۱۹۶۸ تاکنون)، بازیگر، تهیهکننده و موزیسین آمریکایی است که برنده جوایزی از جمله جایزه اسکار، گلدن گلوب و چهار جایزه گرمی شده است. ویل اسمیت کار هنری خود را به عنوان هنرمند سبک هیپهاپ در دهه ۱۹۸۰ شروع کرد. موفقیتهای ویل در دهه ۲۰۲۰ نیز ادامه داشتند مثلا برای بازی در فیلم شاه ریچارد برای اولین بار برنده جایزه اسکار شد. از آثار مهم سینمایی او میتوان به فیلم علی در سال ۲۰۰۱ در نقش محمدعلی کلی و در فیلم در جستجوی خوشبختی در سال ۲۰۰۶ در نقش کریس گاردنر اشاره کرد که برای هر دو نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد.
در نود و چهارمین دوره جوایز اسکار که در ۲۷ مارس ۲۰۲۲ برگزار شد، یکی از اهداکننگان برناتمه به نام کریس راک که خود کمدین معروفی نیز هست با همسر ویل اسمیت که به علت بیماری موهای خود را تراشیده بود؛ شوخی کرد و ویل اسمیت با رفتن بر روی صحنه به او یک سیلی زد. با وجود اظهار پشیمانی و عذرخواهی از کریس راک و داوران و حضار اما بنا بر نظر هیئت داوران آکادمی اسکار اسمیت به مدت ده سال از شرکت در این برنامه محروم خواهد بود.
ویل اسمیت از بازیگران محبوب دنیاست که با همکاری مارک منسن نویسنده معروف، خاطرات خود از دوران کودکیاش تا تبدیل به چهره سینمایی شدن با خواننده به اشتراک گذاشته است.
کتاب ویل، یک اثر اتوبیوگرافی (زندگینامه خودنوشت) است که از آثار پرفروش نیویورکتایمز است که تشویق مخاطبان را نیز برانگیخته است.
بزرگترین تفاوتی که ویل اسمیت با سایر افراد موفق دارد، ظرفیت زیادش برای پذیرش شکستهاست. او از عهده ناکامیهایش برآمده و این موضوع را در این کتاب به جهانیان عرضه میکند که باعث همذاتپنداری با خواننده میشود.
اسمیت در این کتاب به صراحت از ترسها، پشیمانیها و موفقیتهای کوچک و بزرگش حرف زده است. بیان راحتی که دارد باعث شده تا خواننده با نگرانی او از تنبیه پدر همدردی کند و حتی زمان بردن جایزه اسکار نیز با ویل خوشحال باشد.
اسمیت با وجود اینکه از ستارههای موفق سینما و موسیقی است اما خود را فردی معمولی میداند که در زندگی یک انسان عادی و پرخطاست.
کتاب ویل، توسط کیمیا زائریزاده ترجمه شده و نشر سیوان آن را منتشر کرده است. تبدیل ویل اسمیت از کودکی در فیلادلفیای غربی به یکی از ستارههای بزرگ سبک رپ در موسیقی عصر خود و همچنین یکی از بزرگترین ستارههای سینما در تاریخ هالیوود، یک داستان باورنکردنی و خواندنی است. البته اتفاقی که برای ویل دردساز شد بعد از انتشار کتاب ویل افتاد و گتاب ویل همچنان جزو کتب پرفروش و خواندنی است.
مارک منسن (Mark Manson)(۱۹۸۴ تاکنون)، نویسنده آمریکایی است که آثار مهمی چون شاد بودن کافی نیست و هنر ظریف رهایی از دغدغهها را تألیف کرده است.
قبلا در سلول زندان نبودم. آنجا خیلی کوچک بود و تعداد ما هم خیلی زیاد بود. صادقانه بگویم، به نظرم لیاقت ما بیشتر از این بود. به نظر میرسد یک قانون محرمانه در پنسیلوانیا وجود دارد " شرط رئیس و برده" که اظهار دارد اگر یک نفر تحت فرمان یا تأثیر مستقیم رئیس مرتکب جرمی شود، پس "رئیس" هم به طور قانونی مسئول این اعمال از جانب فرد مطیع بوده (برده) است.
تیم حقوقی آن مرد اظهار داشتند که به دلیل رابطهی کارفرمایی من با چارلی، من مسئول اعمال او هستم. چارلی حتی دستگیر هم نشد. با وچود اینکه او کسی بود که کاسه چشم چپ مرد را شکسته بود و آسیب جبرانناپذیری به قرنیه چشمش وارد کرده بود. واضح بود که تیم حقوقی آن مرد، فکر میکردند که من آدم پولداری هستم و به طور منطقی به این نتیجه رسیده بودند که من هدف پولدارتری نسبت به چارلی هستم.
***
قوه تحیل من در واقع موهبت خدادادی من است و هنگامی که آن را با وجدان کاریام ادغام میکنم، میتوانم کاری کنم که از آسمان هم برایم پول ببارد... .
***
تغییر میتواند ترسناک باشد اما مطلقا هیچ راه فراری از آن وجود ندارد. در واقع، گذرا بودن مسائل تنها چیزی است که میتوانید کاملا به آن تکیه کنید. اگر نمیخواهید یا نمیتوانید با جریانهای بیثبات و متغیر زندگیتان پیش بروید و به آنها عادت کنید، پس از زندگی لذت نخواهید برد. گاهی اوقات، مردم سعی میکنند به جای استفاده از موقعیتهایی که دارند، از موقعیتهایی که آرزویش را دارند استفاده کنند. قابلیت تطبیق و ابتکار عمل داشتن بیشک مهمترین قابلیت انسان است.
***
وقتی زمان حال را با بینشی که در گذشته داشتید؛ نگاه میکنید، درکتان از مسائل به طرز شگفتآوری تغییر میکند. پایین گذاشتن آن گوی شیشهای در واقع یک روند بهبود روانی بسیار سخت برای ما بود.
***
افراد کمی بین ما وجود دارند که خودشان را میشناسند،میدانند چه هستند و کاملا از هدف خودشان آگاهند. افرادی مثل گاندی، مادر ترزا، مارتین لوترکینگ جونیور، نلسون ماندلا و حتی افراد تأثیرگذار جدید مثل ملاله یوسفزی و گرتا تانبرگ. هر کدام از آنها وظیفه الهیشان را پذیرفتهاند و حاضرند برای نیکی و منفعت دیگران زجر بکشند. یک نیروی سرمست کننده در عقاید آنها وجود دارد. آنها حتی در نبرد با بدترین طوفانها آرام، مصمم و دلسوز هستند. تنها بودن در کنار آنها قلب شما را برای رسیدن به اهدافی والاتر تشویق میکند. دوست دارید از آنها پیروی کنید، به آنها خدمت کنید و در کنار آنها بجنگید.
***
من یک رویاپرداز هستم، من یک سازنده هستم، من تصاویر ذهنی عظیمی را تصور میکنم و سپس سیستمهایی را به وجود میآورم که آنها را در دنیای واقعی تحقق بخشم. این شیوه بیان عشق من است. میخواهم به کسانی که دوستشان دارم کمک کنم تا زندگیهای خارقالعادهای برای خودشان بسازند. اما این کار نیازمند آن است که آنها مایل باشند تلاش و فداکاری کنند و مهمتر از همه، به من اعتماد داشته باشند. اگر به من اعتماد نداشته باشند، به معنای قبول نکردن عشق من است.
این کتاب از سایت بانک کتاب ناهید قابل تهیه است.