کتاب ملت عشق یا عشق ملت

  • نویسنده : مینا به کار
  • انتشار : 1400/05/20 4:50 PM

کتاب ملت عشق یا عشق ملت

کتاب ملت عشق داستان عاشقانه ایست از نویسنده‌ای ترک_بریتانیایی. نویسنده معروف ترکیه و جهان. او از چهره‌های محبوب و از نویسنده‌های پرفروش‌ رمان‌های جهان است. کتاب‌های او به بیش از پنجاه زبان زنده دنیا ترجمه شده است و به چاپ‌های متعددی رسیده است. برای آشنایی بیشتر با الیف شافاک مقاله" معرفی نویسنده : الیف شافاک نویسنده کتاب ملت عشق" را بخوانید.

داستان کتاب ملت عشق شامل دو داستان در دو زمانه به صورت موازیست. داستان زنی چهل ساله در قرن بیست و یکم میلادی و داستان آشنایی مولانا و شمس تبریزی در قرن سیزدهم میلادی. داستان زندگی زنی غربی که با عرفان شرقی آشنا می‌شود و زندگی‌اش متحول می‌شود.

خلاصه کتاب ملت عشق

اللا زنی چهل ساله و وفادار به خانه و خانواده که ارتباط عمیق صمیمی میان او همسرش وجود ندارد. با اینکه همسر او دندانپزشکی معروف است و از نظر رفاه اقتصادی هیچ کم ندارد اما عشقی در این بین نیست. تا اینکه اللا کاری در انتشارات پیدا می‌کند و ویراستاری کتابی به نام ملت عشق را آغاز می‌کند. آن کتاب حاوی داستان آشنایی و عشق میان مولانا و شمس تبریزی است. اللا غرق در داستان می‌شود و زندگی‌اش دچار تحولاتی عمیق می‌شود.

داستان دوم داستان وارد شدن شمس به زندگی مولاناست. شمس خوابی می‌بیند و این دلیلی می‌شود تا به دنبال شاگردی باشد تا اطلاعات خود را به او منتقل کند. مولانا در قونیه را به او معرفی می‌کند. سرانجام مولانا و شمس تبریزی یکدیگر را دیدار می‌کنند و از آن پس چنان عشق و الفتی میان آن دو شکل می‌گیرد که مورد غضب اطرافیان و خانواده مولانا می‌گردد.  

باقی را خود بخوانید و لذت ببرید😊

این دو داستان در دل پنج بخش و از زبان بیش از ده شخصیت متفاوت روایت می‌شود.

 

موضوع کتاب ملت عشق  و پنج بخش آن

موضوع کتاب عشق است و لاغیر. عشقی از جنسی متفاوت. در طول کتاب و در جریان داستان با تصوف، صوفی‌گری و چگونگی تحول انسان آشنا می‌شوید. کتاب در پنج بخش روایت می‌شود. بخش‌هایی که گویی عناصر تشکیل دهنده جهان است. داستان‌ها  مطابق ویژگی‌های هر بخش نوشته شده است. در جاهای مختلفی از داستان به طور نامنظمی قواعد چهل گانه عشق از زبان شمس تبریزی بیان می‌شود.

بخش اول:

خاک : پدیده‌های عمیق، آرام و جامد زندگی

بخش دوم:

آب: پدیده‌های سیال و جاری و متغیر زندگی

بخش سوم:

باد: پدیده‌های ترک کننده و کوچنده زندگی

بخش چهارم:

آتش: پدیده‌های سوزاننده، ویران کننده و نابودکننده زندگی

بخش پنجم:

خلاء : پدیده‌هایی که نبودشان بر ما تاثیر می‌گذارند، نه بودشان

 

شخصیت‌های کتاب ملت عشق

  • شمس
  • استاد (بابازمان)
  • شاگرد
  • مولوی
  • حسن گدا
  • رز کویر
  • سلیمان مست
  • متعصب (شیخ یاسین)
  • علاءالدین
  • کرّا خاتون
  • کیمیا
  • بیبرس
  • سلطان ولد
  • حسام طلبه
  • قاتل شمس
  • اللا 2
  • عزیز زاهارا
  • دیوید
  • اورلی
  • ایوی
  • استر

 

جملات ناب از کتاب ملت عشق

کتاب در مقدمه با این جملات آغاز می‌شود:

  • " سنگی را اگر به رودخانه‌ای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی می‌شکافد و کمی موج برمی‌دارد. صدای نامحسوس "تاپ" می‌آید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج‌هایش گم می‌شود. همین و بس. "
  • " من عاشق این پسر هستم مادر، می‌فهمی؟ جایی آن پشت پسله‌های ذهنت همچی کلمه‌ای مانده؟ عشق! همان که می‌گویند وقتی دچارش بشوی قلبت تاپ تاپ می‌زند، آن وقت آدم نمی‌تواند بدون عشقش زندگی کن!"
  • " چون عشق جوهره و هدف اصلی زندگی است. چنان که مولانا به ما یادآوری کرده روزی می‌رسد که عشق به چابکی گریبان همه را می‌گیرد، حتی گریبان آن‌هایی را که از او فراری‌اند و حتی گریبان کسانی را که از کلمه " رمانتیک" مثل نوعی گناه استفاده می‌کنند. "

در بخش اول، خاک،  اولین قاعده از قواعد چهل گانه عشق بیان می‌شود و با قاعده‌ی سیزدهم وارد بخش بعدی می‌شود.

  • " این نخستین قاعده از قواعد چهل گانه است. قاعده اول: کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می‌بریم، همچون آیینه‌ای است که خود را در آن می‌بینیم. هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم‌آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در ترس و شرم بسر می‌بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا لطف و عشق و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است. "
  • " قاعده سیزدهم: در این دنیا بیش از ستاره‌های آسمان، مرشدنما و شیخ نما هست. مرشد حقیقی آن است که تو را به دیدن درون خودت و کشف کردن زیبایی‌های باطنت رهنمون می‌شود. نه آنکه به مرید پروری مشغول شود. "

و در بخش دوم، آب،  با قاعده چهاردهم آغاز و با قاعده بیست و دوم پایان می‌یابد.

  • " قاعده‌ی چهاردهم: به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایت رقم زده است، تسلیم شو. بگذار زندگی با تو جریان یابد، نه بی تو. نگران این نباش که زندگی‌ات زیر و رو شود. از کجا معلوم زیر زندگی‌ات بهتر از رویش نباشد. "
  • " قاعده بیست و دوم: عاشق حقیقی خدا وارد میخانه که بشود، آن‌جا برایش نمازخانه می‌شود. اما آدم دائم‌الخمر وارد نمازخانه هم بشود، آن‌جا برایش میخانه می‌شود. در این دنیا هرکاری که بکنیم، مهم نیتمان است نه صورتمان. "

قاعده بیست و سوم تا قاعده سی‌ام در بخش سوم، باد، اینطور آمده است:

  • " زندگی اسباب بازی پر زرق و برقی است که به امانت به ما سپرده‌اند. بعضی‌ها اسباب بازی را آن قدر جدی می‌گیرند که به خاطرش می‌گریند و پریشان می‌شوند. بعضی‌ها هم همین که اسباب بازی را به دست می‌گیرند کمی با آن بازی می‌کنند و بعد می‌شکنندش و می‌اندازندش دور. یا زیاده بهایش می‌دهیم یا بهایش نمی‌دانیم.

از زیاده روی بپرهیز . صوفی نه افراط می‌کند و نه تفریط. صوفی همیشه میانه را برمی‌گزیند. "

  • " قاعده سی‌ام: صوفی حقیقی آن است که اگر دیگران سرزنشش کنند، عیبش بجویند ، بدش بگویند، حتی به او افترا ببندند، دهانش را بسته نگه دارد. درباره کسی حتی یک کلمه حرف ناشایست نزد.

صوفی عیب را نمی‌بیند، عیب را می‌پوشاند."  

در بخش چهارم ، آتش، فقط سه قاعده از قواعد چهل گانه آمده است.

  • " قاعده سی و یکم: برای نزدیک شدن به حق باید قلبی مثل مخمل داشت. هر انسانی به شکلی نرم شدن را فرا می‌گیرد. بعضی‌ها حادثه‌ای را پشت سر می‌گذرانند، بعضی‌ها مرضی کشنده را، بعضی‌ها درد فراق می‌کشند، بعضی‌ها درد از دست دادن مال... همگی بلاهای ناگهانی را پشت سر می‌گذرانیم، بلاهایی که فرصتی فراهم می‌آورند برای نرم کردن سختی‌های قلب. بعضی‌هایمان حکمت این بلایا را درک می‌کنیم و نرم می‌شویم، بعضی‌هایمان افسوس که سخت‌تر از پیش می‌شویم. "
  • " قاعده سی و سوم: در این دنیا که همه می‌کوشند چیزی شوند، تو هیچ شو. مقصدت فنا باشد. انسان باید مثل گلدان باشد. همانطور که در گلدان نه شکل ظاهر، بلکه خلاء درون مهم است، در انسان نیز نه ظن منیت، بلکه معرفت هیچ بودن اهمیت دارد. "

و در بخش آخر، خلاء، با قاعده سی و چهار شروع و با قاعده چهلم از قواعد چهل گانه عشق تمام می‌شود.

  • " قاعده سی و چهار: تسلیم شدن در برابر حق نه ضعف است نه انفعال. برعکس ، چنین تسلیم شدنی قوی شدن است به حد اعلی. انسان تسلیم شده سرگردانی در میان موج‌ها و گرداب‌ها را رها می‌کند و در سرزمینی امن زندگی می‌کند. "
  • " قاعده چهلم: عمری که بی عشق بگذرد بیهوده گذشته. نپرس که آیا باید در پی عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی، یا عشق جسمانی؟ از تفاوت‌ها تفاوت زاید. حال آنکه هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق. خود به تنهایی دنیایی است عشق. یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش. "

 

ویژگی های کتاب ملت عشق

_ به 49 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

_ بیش از 500 بار در ترکیه تجدید چاپ شده است. در ایران هم در مدت زمان اندکی بیش از 100 بار به تجدید چاپ رسید.

_ در سال 1998 جایزه مولانا را از آن خود کرده است.

_ دو داستان در زمان‌های متفاوت در یک رمان

_  کتاب دارای یک مقدمه و دو داستان در پنج بخش است و حدودا بیست راوی متفاوت دارد.

_ نظرات مثبتی پیرامون کتاب وجود دارد. روی برخی تاثیرات عمیقی هم گذاشته تا جایی که عده‌ای راه صوفی‌گری را در پیش گرفته‌اند.

_ چهل قاعده عشق را بیان کرده است.

برای خرید کتاب ملت عشق کافیست لینک زیر را لمس کنید.

خرید کتاب ملت عشق از بانک کتاب ناهید

 

مشخصات ظاهری کتاب ملت عشق

عنوان اصلی: Ask

عنوان انگلیسی: The Forty Rules of Love

عنوان فارسی: ملت عشق

نویسنده: الیف شافاک (Elif Shafak)

مترجم: ارسلان فصیحی

انتشارات: ققنوس

تعداد صفحات: 510 صفحه

تعداد فصول: 5 بخش