سیدارتها یا سیذارتها

  • نویسنده : مینا به کار
  • انتشار : 1400/12/01 11:55 PM

سیدارتها یا سیذارتها


Siddhartha سیدارتها یا سیارتها در زبان سانسکریت به معنای جوینده است. نام کوچک بوداست.
این نام به و صورت سدارتها و سیارتا ترجمه شده است.

داستان کتاب سیدارتها یا سیارتها


قب از انکه خلاصه ای داستان سیدارتها را بگوم سوالی دارم.
چند بار فکر کردد به دیگرگونه زیستن؟
تا بحال فکر کردید که هر آنچه همین اکنون دارید را رها کنید ؟ تمام رفاه و آسایش، خواب راحت، غذای خوب، سلامتی و امنیت؟
ارتباط شما با بیعت چگونه است؟
بیشترین مدت زمانی که به صدای رودخانه گوش دادید چقدر بوده؟

کتاب سیدارتها یا سیارتها حتما شما را به شگفت وا می‌دارد. نوجوانی که در وفور نعمت زاده شده، رشد یافته و هرآن‌چه از رفاه و سلامت و امنیت می‌خواهد فراهم است. او اما به چیزی فراتر می‌اندیشد. او می‌خواهد بداند پشت آن دیوارها چیست. او می‌خواهد بودا شود. اما راه بودا شدن چیست؟
در میان همه‌ی دارایی‌ها او دوست و همراهی بی‌نظیر نیز دارد که هم قدم پرسش‌های سیدارتها با او می‌رود.
آن دو از قصر پرآذین خارج می‌شوند و راه ریاضت در پیش می‌کشند. سیدارتها ابتدا درمیابد که راه رستگاری دست شستن از نیازهای دنیایی‌ست و همچون شمنان گدایی و دریوزگی پیشه می‌کنند.
اما پس از چندی این‌گونه بودن را پس می‌زند و عزم رفتن می‌کند پیش استادی به نام بودا. در کسوت استاد شاگردی می‌کنند و در همانجا در میابد که بودا شدن از طریق درس و مشق نیست بلکه مسیر را باید خود بیابد. بنابراین راه لذت‌های دینایی را پیش می‌گیرد و عاشقی را می‌آموزد و به موفقیت‌های چشمگیری می‌رسد. اما شبی در خواب می‌بیند که به بیراهه رفته و بیهوده بود هر آنچه انجام داده است و تصمیم بر خودکشی م‌گیرد . به رودخانه‌ای پناه می‌برد و آنجا که خود از خویشتن دست شسته است و به فکر رهایی نهایی است ناگهان طنین رود برای او صدای خاصی می‌گیرد. آنجا در می‌یابد که همه چیز جهان در پیوندی مدام است. امیال‌ها، نیازها، آرزوها و خواسته‌ها.
در غور و تفکر در طبیعت و رود، به وحدت وجودی می‌رسد و آنجا رها می‌شود از تمام منیت‌ها و رستگاری را درمیابد.


نویسنده کتاب سیدارتها یا سیذارتها

 هرمان هسه متولد 1877 است. او نویسنده‌ای آلمانی _سوییسی است. او در خانواده‌ای مذهبی رشد یافته است. 
او در سال 1946 برنده جایزه نوبل ادبیات شد. (برای آشنایی با انواع جوایز ادبی مقاله " انوع جوایز ادبی " می‌تواند کمکتان کند.
هرمان هسه تحت تاثیر باورهای مذهبی مادرش قرار گرفته بود. از اینرو مضامین فلسفی روح، زندگی، طبیعت، جاودانگی و ... مضامین عمده کتاب‌های اوست. با توجه به کتاب‌های قدیمی‌تر او می‌توان او را از نویسندگان سبک رومانتیسم و طبیعت‌گرا نامید. ( برای آشنایی با مکاتب ادبی کلیک کنید.)
او در سال 1910 به هندوستان سفر کرد و نمی‌توان این سفر را بدون تاثیر عمیق دانست. بعد از هشت سال کتاب بی نظیر خود یعنی کتاب سیدارتها را در دو بخش نوشت. کتابی که در سراسر جهان از محبوبیت خاصی برخورار است.
کتابی که مرزهای اندیشه و فلسفه را به نوعی دیگرگون کرد.


ویژگی های کتاب سیدارتها یا سیذارتها


کتاب سیدارتها دارای دو بخش با فصل‌های نامساوی است. بخش اول شامل 4 فصل است و بخش دوم شامل 7 فصل. کتاب در فاصله زمانی زیادی نوشته شده است.
به این گونه که فصل اول یعنی چهار بخش نخست آن حدودا هشت سال پس از سفر نویسنده به هندوستان  نوشته شد و در مجله‌ای به چاپ رسید.
بخش اول کتاب درواقع داستان پسر نوجوان برهمنی است که در پی جستجوگری و پرسشگری و کمال طلبی، خانواده و رفاه و امنیت خود را ترک می‌کند و همانند شمنان به ریاضت و دریوزگی می‌پردازد و بعد در محضر بودا شاگردی می‌کند که سرانجام آن را هم کافی نمی‌داند و پیش به سوی وجهه دیگر از زندگی می‌رود. بخش اول همینجا تمام می‌شود اما هرمان هسه نویسنده حساس آلمانی اینجا برایش رضایت بخش نیست.
نهایتا در سال 1922 هفت فصل بعدی را در بخش دوم به پایان می‌رساند و منتشر می‌کند.
ساختار داستان ساده و زبانی و نثر شیوا و روان و شاعرانه دارد. داستان از زاویه دید دانای کل بیان می‌شود و روایتی فلسفی دارد اما پیچیدگی‌های فلسفی سایر کتب را ندارد و مخاطب می‌تواند براحتی با داستان ارتباط برقرار کند و به درک وحدت وجودی همانطور که سیذارتا رسیده است برسد.


انواع ترجمه های کتاب سیدارتها یا سیذارتها


ترجمه متون آلمانی آن هم نوشته‌های فلسفی معنوی هرمان هسه معمولا کار دشواری است. اما جای نگرانی نیست چون ایران مترجمان دقیقی دارد که آثاری نسبتا نزدیک اصل اثر ارائه می‌دهند.
در اواخر دهه سی فریون گرگانی با کسب اجازه از هرمان هسه اولین ترجمه کتاب سیذارتا را انجام داد که توسط انتشارات فردوس منتشر شد.
در سال 1355 دومین ترجمه را پرویز داریوش ارائه کرد ابتدا توسط انتشارات آبان به چاپ رسید و اکنون توسط نشر اساطیر چاپ می‌شود.
سومین ترجمه در دهه شصت توسط محمد بایی و انتشارات تهران منتشر شد و آخرین ترجمه را سروش حبیبی انجام داد که ابتدا توسط ققننوس و سپس نشر ماهی روانه بازار کرد.


کتاب های مرتبط

1. کتاب جزء از کل: داستان فلسفی پرفروش

2. بریده های کتاب کوری : از بهترین رمان های دنیا