بخش دوم :
انواع مکاتب ادبی در سیر اجتماعی و تغییر و تحولات سیاسی_اجتماعی و اقتصادی به وجود میآیند و بعضا دارای ویژگیهای مکتب پیش از خود نیز هستند. درواقع شروع یک مکتب ادبی آنجاست که نگاهی نو و اندیشهای بدیع در کار میآید.
حقیقتا نویسندگان به مثابه انسانهایی حساس در جامعه نتیجه زیست و تجربیات و آموختههای خود را مینویسند و این منتقدان و اندیشمندان ادبی و هنری هستند که پس از بررسیهای دقیق انواع تقسیمبندیهای ادبی و هنری را انجام میدهند. درواقع ویژگیهای مشترک در مجموعهای از آثار تولید شده در بستر سیاسی_اجتماعی مکتب ویژهای را به وجود میآورد. هر مکتبی ویژگیهای مکتب پیش از خودش را نیز داراست.
در مقاله پیش رو به بررسی برخی از مکاتب مهم و تاثیر گذار تاریخ ادبیات جهان میپردازیم. و نمونههای برجسته را معرفی میکنیم.
بخش دوم
بیان در قالب نمادها و نشانهها مکتب ادبی سمبولیسم را پدید آورد. نمادگرایی درواقع شکل به ستوه آمدن از مکتب واقع گرایی بود. شارل بودلر پایه گذار این مکتب بر این عقیده بود که : دنیا جنگلی است سرشار از اشارات، حقیقت از چشم مردم عادی پنهان است و فقط شاعر میتواند به رمز و راز این اشارات پی ببرد.
طرفداران این گونه ادبی باور داشتند که ادبیات یا اثر هنری باید تا جایی که امکان دارد از بیان صریح واقعیت بپرهیزد و مخاطب را با نمادها و نشانهها مواجه کند تا مخاطب و خواننده برای رمزگشایی به تکاپو بیفتد.
مکتب ادبی سمبلیسم یا سمبولیسم در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و از عمده ترین موضوعات و مفاهیم به کار رفته در این مکتب ادبی یاس و نامیدی آمیخته با خیال پردازی. تاکید بر احساس درونی آمیخته با شکوه و نارضایتی.
از بزرگان این مکتب میتوان از شارل بودلر، موریس مترلینک (برای آشنایی بیشتر با این نویسنده لینک مربوط به مقاله "از ادبیات فرانسه چه می دانید؟" را لمس کنید)، آلدینگتن، لارنس، هاکسلی، آرتور رمبو، پل ورلن، استفان مالارمه و جیمز جویس نام برد.
برای آشنایی و خرید کتابهای نویسندگان سمبولیسم وارد لینک مربوطه شوید:
خرید کتابهای شارل بودلر
خرید کتابهای جیمز جویس
خرید کتابهای موریس مترلینگ
مقاله از ادبیات فرانسه چه می دانید؟
مکتب ادبی فراواقعگرایی در واکنش به آشفتگیهای قرن بیستم به وجود آمد. از پایهگذاران این مکتب ادبی میتوان از آندره برتون و لویی آراگون نام برد که خود از نامداران دادایئستها بود. این دو تن پزشکانی بودند که از نظریات فروید الهام گرفتند و مکتب سورئالیسم را بنیان نهادند. این جنبش در فرانسه شکل گرفت.
آثار این مکتب از ضمیر ناخودآگاه نشات میگیرد به گونهای که هرآنچه از ذهن میگذرد را بیان کند بدون بررسی عقلی و منطقی. منبع اصلی این مکتب ادبی رویا، تصورات و خیالاتی است که بشر به دلیل رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی از بیان آن پرهیز می کند، پس در ضمیر ناخودآگاه پنهان میماند.
به باور برتون ادبیات نباید به هیچ چیز جز بیانات و اندیشههای رها شده از منطق و اصول اخلاقی، بپردازد.
برای آشنایی و خرید کتابهای آندره برتون لینک زیر را لمس کنید:
خرید کتابهای برتون
اگزیستانسیال یعنی وجود، مکتب اگزیستانسیالیسم بر اصالت وجودی استوار است. تقدم وجود بر ماهیت یعنی اینکه پیش از به وجود آمدن هیچ بوده و پس از آن هم هیچ است. بعد از وجود داشتن است که ماهیت شکل میگیرد. این تفکر مقابل تفکر جبرگرایی ست. جبر گراها بر سرنوشت و تقدیر از پیش تعیین شده اصلت میدهند. و وجود را سوار بر بستر تقدیر میشمارند.
این مکتب پیش از جنگ جهانی دوم، اوایل قرن بیستم در فرانسه شکل گرفت. ژان پل سارتر و آلبر کامو را از پیشگامان این مکتب ادبی می دانند. هرچند که کامو درباره اینکه نامش در کنار ژان پل سارتر در این مکتب جا گرفته، معترض است. درباره ی ژان پل سارتر و آلبر کامو می توانید مقاله ی " از ادبیات فرانسه چه می دانید؟ " را بخوانید.
در آثار موسوم بر مکتب ادبی اگزیستانسیالیسم انسان دارای قدرت و ارادهای آزاد است که سرنوشت خویش را فارق از تاریخ گذشته و منفک از تاثیرات اجتماع تصویر میکند و راه خوشبختی تنها در رهایی از قید و بندهایی است که سنتها و آیینها ایجاد کردند. در ادبیات اینگونه نمود پیدا میکند که انسان در میان دوراهیهای سخت زندگی، این خودشان هستند که انتخاب میکنند و تصمیم میگیرند. در انتخاب آزاد هستند و مسول رفتار خود هستند.
"فهمیدیم که عمیق ترین سکوت ها باز هم می تواند عمیق تر شود."
این جمله بخشی از کتاب دوران تحقیر نوشته آندره مالرو است. از نویسندگانی که در مکتب ادبی اگزیستانسیالیم جا می گیرد.
خرید کتاب دوران تحقیر از آندره مالرو
آشنایی با این مکاتب ادبی سبب درک بهتر ادبیات میشود. با توجه به مکاتب ادبی یاد شده ، هر کتابی که در دست دارید میتوانید تشخیص دهید که کتاب دارای چه ویژگیهاییست و در کدام مکتب ادبی جای میگیرد.
ادبیات همچنان در حال رشد و نمو است اما این بدان معنا نیست که مکتبها از بین رفتند. بلکه در ادبیات معاصر این مکاتب به صورت ترکیبی وجود دارند.
برای ما بنویسید که شما کدام مکتب ادبی را بیشتر میپسندید؟ و اگر نویسنده بودید فکر میکنید در کدام مکتب می توانستید بنویسید؟ شاید در هیچ کدام و خود مکتب جدید را پایهگذاری میکردید 😊
مقالاتی که شاید برایتان جذاب باشد: