موضوع اصلی | ادبیات و شعر | |
---|---|---|
موضوع فرعی | زندگینامه و خاطرات | |
نویسنده | لیزا جنوا | از این نویسنده |
ناشر | پارسه | از این ناشر |
مترجم | زهره مهرنیا | از این مترجم |
نوبت چاپ | 1 | |
سال چاپ | 1399 | |
شابک | 9786002535894 | |
نوع جلد | شمیز | |
قطع | رقعي | |
وزن | 329 گرم | |
تعداد صفحات | 328 صفحه |
ریچارد که یک پیانیست موفق کنسرت بود ، بخاطر ترکیبی نادر از احساس عاطفی و تکنیک بی عیب و نقصش ، مورد تشویق تماشاگران سراسر جهان قرار می گرفت. هر انگشت دست او ابزاری کاملا دقیق و اصول مند بود که از روی کلیدها می رقصید و هر نت را با دقت زیاد می زند. این هشت ماه پیش بود.
ریچارد اکنون مبتلا به ALS است و تمام بازوی راست وی فلج شده است. انگشتان او کاملا ناتوان هستند.. از دست دادن دستش برای او مانند مرگ ، از دست دادن عشق واقعی و جدایی است. جدایی از خودش.
او می داند که به زودی بازوی چپش هم از کار خواهد افتاد.
سه سال پیش ، کارینا عکس عروسی قاب شده خود را از دیوار اتاق نشیمن جدا کرد و به جای آن آینه را در آنجا آویزان کرد. اما او هنوز نتواسته مشکلات را پشت سر بگذارد. کارینا با بهانه ها و ترس های فلج کننده اش در زندگی ناتمام خود به عنوان معلم پیانو گیر افتاده است ، او می ترسد راهی را که در جوانی دنبال کرده رها کند و ریچارد و ازدواج ناموفقشان را مقصر همه ی اینها می داند.
وقتی بیماری ریچارد پیشرفت می کند و دیگر قادر به اداره ی زندگی خود نیست ، کارینا با بی میلی سرپرست او می شود. با از بین رفتن عضلات ، صدا و نفس ریچارد ، هم او و هم کارینا سعی می کنند گذشته خود را با هم آشتی دهند. قبل از اینکه خیلی دیر شود.
آخرین بریده ها
افزودن بریده کتاب