موضوع اصلی | ادبیات و شعر | |
---|---|---|
موضوع فرعی | رمان ایرانی | |
نویسنده | فاطمه فراهانی | از این نویسنده |
ناشر | آئی سا | از این ناشر |
نوبت چاپ | 1 | |
سال چاپ | 1401 | |
شابک | 9786227555806 | |
نوع جلد | شمیز | |
قطع | رقعي | |
وزن | 349 گرم | |
تعداد صفحات | 317 صفحه |
کتاب پیش رو روایتگر داستانی واقعی با شخصیت هایی حقیقی است. ماجرای کتاب از کابوسی وحشتناک و دردآور آغاز می شود، عباس که شخصیت اصلی داستان است خودش را عاجز و ناتوان در سیاهی مطلق و در محیطی آلوده به بویی تهوع آور می یابد، در حالی که صدای ناله و کمک خواستن زنی را می شنود که به گوشش آشناست، زنی که برای نجات خود و فرزندانش تقاضای کمک می کند. ناگاه نوری زننده ظاهر می شود و بیابانی لم یزرع به چشم می آید، گویی شیشه ای را می بیند که به سرعت در حال حرکت به سمت پرتگاه است، گویی که در آن همسرش فاطمه و فرزندانش هستند؛ از سوی دیگر مادرش، ماجان، ظاهر می شود. تلاش عباس برای نجات همسر و فرزندانش بی نتیجه می ماند و ماجان رو به سوی او می گوید خدا تو را ببخشد پسرم.
عباس از خوابی که مدت هاست گرفتار آن شده می پرد. او اکنون در میانه ی هفتاد سالگی است، به همسرش فاطمه بد کرده و خبری از زن ندارد، خوب می داند که اگر فاطمه او را نبخشد هرگز آرام نخواهد گرفت. مرد نمی داند که آیا فرزندانش از حال و روز مادر باخبرند یا نه، اما خوب می داند کاری کرده که زنش هرگز بودن با او را نخواهد.
عباس روزگاری جوان قدرتمند و شایسته ای بوده؛ آن زمان گمان می کرده که همیشه قدرت و زور بازو دارد و غفلت از زندگی کارش را به اینجا رسانده، جایی که برایش چیزی جز درد و عذاب ندارد. او پلی به خاطرات گذشته خود می زند، به روزهای کودتای رضاخان، به روزگار جوانی و به عشق و اشتیاقی که برای ازدواج با دختر دایی اش زهرا داشته…
آخرین بریده ها
افزودن بریده کتاب