موضوع اصلی | ادبیات و شعر | |
---|---|---|
موضوع فرعی | رمان ایرانی | |
نویسنده | بهنام ناصح | از این نویسنده |
ناشر | آموت | از این ناشر |
مترجم | -- | از این مترجم |
نوبت چاپ | 11 | |
سال چاپ | 1401 | |
شابک | 9786005941098 | |
نوع جلد | شميز | |
قطع | رقعي | |
وزن | 230 گرم | |
تعداد صفحات | 204 صفحه |
و اما
ایرانِ زمانِ ساسانیان و آیینِ زرتشتی و موبدان و مُغهایی که بر ملتِ ایران به نوعی حکومت میرانند, سخت غمانگیز است. ایراندخت, مام وطن, آشفته و عاشق, بی قرار وصال یار, فقر گستردهی جامعه, رواج خرافه, و تبعیض طبقاتی حاکم بر جامعهی ایرانِ آیین زرتشتی همه و همه بر آن است تا برگی از زندگی کسی را نمایان کند که درپیِ یافتنِ آیینی حقیقی و راستین, افکاراتش بین زرتشتیت و مسیحیت نوسان مییابد و سرانجام با آشنایی دین اسلام به آن میگرود. او روزبه ایرانی است که آوارگی را بر پذیرفتن بی چون و چرای آیین زرتشتی برمیگزیند و سرانجام ,میشود همان اسطورهی مامِ وطن در سالهای آغازینِِ دینِ اسلام.
گرچه در ابتدای کتاب نویسنده ذکر میکند که این داستان تاریخی نیست و بر اساس داستان پردازی و تخیل نوشته شده است , اما به زعم من, باز محوریت تاریخ ایران را دارد. تاریخ انسانهای آزادهی ایرانی. انسانهای بزرگواری که میشود به آنها بالید و زندگیشان را سر لوحه قرار داد.
رمانِ ایراندخت که اولین تجربهی ناصحِ روزنامهنگار است, تاکنون خوش درخشیده و در مدتِ کوتاهی (از زمستان 89) توانسته جایزهی کتابِ فصل را از آن خود کند و با استقبالِ علاقهمندانِ ادبیاتِ داستانی و نیز منتقدان مواجه شده و به چاپ سوم برسد. نثر رمان با محوریت دانای کل, گرچه زیربنای تاریخی دارد , اما روان و به زبان معیار است به نحوی که همین نثر, سبب شده که مناسبِ تمامِ اقشارِ جامعه باشد نه, مختصِ گروهی خاص...
آخرین بریده ها
افزودن بریده کتاب