موضوع اصلی | کودک و نوجوان | |
---|---|---|
موضوع فرعی | رمان نوجوان | |
نویسنده | داوود امیریان | از این نویسنده |
ناشر | کتابستان معرفت | از این ناشر |
نوبت چاپ | 21 | |
سال چاپ | 1400 | |
شابک | 9786008460039 | |
نوع جلد | شومیز | |
قطع | رقعي | |
وزن | 217 گرم | |
تعداد صفحات | 272 صفحه |
ماجرا از آن جا آغاز می شود که شخصیتی به نام یوسف که یک مجروح جنگی است، پس از مصدومیت، دوباره به جبهه اعزام می شود و این بار بنا به صلاحدید فرمانده گردان قرار می شود مسولیت نگهداری و آموزش چند قاطر برای حمل آذوقه و مهمات به مناطق صعب العبور در ارتفاعات کردستان برای رزمندگان به او سپرده شود و...
بخشی از این کتاب را با هم میخوانیم
قاطرها که آسوده در حال استراحت و یا خوردن علف و نان خشک بودند، یک آن وحشی شدند. سیاوش دوید طرف کوسه جنوب و یک لگد به شکم او زد و هوایی شلیک کرد. کوسه جنوب هم نه گذاشت و نه برداشت و یک جفتک سهمگین درست به تخت سینه سیاوش شلیک کرد! سیاوش شوت شد و هنوز در هوا بود که قزمیت هم او را مهمان جفتک خود کرد. سیاوش به طرف دیگر پرت شد و باز هم در هوا پیکان یک کله جانانه به شکم سیاوش کوبید. سیاوش قبل از این که روی زمین پر از سرگین و خیس ادرار و علف های خیس بو گرفته سقوط کند، از هوش رفته بود!
آخرین بریده ها
افزودن بریده کتاب