موضوع اصلی | کودک و نوجوان | |
---|---|---|
موضوع فرعی | داستان نوجوان | |
نویسنده | ریشل مید | از این نویسنده |
ناشر | باژ | از این ناشر |
مترجم | فاطمه پاک زبان | از این مترجم |
نوبت چاپ | 4 | |
سال چاپ | 1401 | |
شابک | 9786222190002 | |
نوع جلد | شميز | |
قطع | رقعي | |
وزن | 375 گرم | |
تعداد صفحات | 414 صفحه |
این کتاب از زبان یک دمپایر روایت می شود، دمپایرها موجوداتی هستند که اولین نسل آن ها از رابطه میان انسان ها و موروی ها شکل گرفته، موروی ها خون آشام های خوبی هستند که برای تغذیه هیچ انسانی را نمی کشند و اگر هنگام خوردن خون انسانی او را بکشند آن گاه به استریگوی که موجوداتی خبیث و شرورند مبدل می شوند؛ دمپایرها به دلیل ویژگی های نیمه انسانی و نیمه خون آشامی شان تقریبا از قدرت های هر دو گروه برخوردارند، بنابراین توانایی شان آن ها را به نگهبانان قابلی تبدیل می کند؛ نگهبانانی برای حفاظت موروی ها در مقابل استریگوی ها.
رز كه يك دمپاير است، با تمام وجود خواهان نگهباني از ليزا است، زيرا او همواره به دليل برخوردار بودن از توانايي شگرف شفابخشي و زنده كردن مرده ها توسط استريگوي ها تهديد مي شود.
با حضور ديميتري جذاب به عنوان نگهبان ديگر آكادمي و دل بستن آن دو به يكديگر، احساسات حواسشان را پرت مي كند و اولويت آن ها را كه نگهداري از ليزا است، تغيير مي دهد. در اين ميان ملاقات رز با ارواح نيز حسابي ذهنش را بهم مي ريزد. پدر آندرو يك بار گفته بود كه ارواح گاهي براي گرفتن انتقام از آن دنيا برمي گردند، اما به نظر مي رسيد كه همگي مي خواهند چيزي به او بگويند؛ “نزدیک شدن شیطانی خوفناک به دروازههای آهنی سنت ولادیمیر”.
آخرین بریده ها
افزودن بریده کتاب