موضوع اصلی | ادبیات و شعر | |
---|---|---|
موضوع فرعی | داستان ایرانی | |
نویسنده | صمد بهرنگی،بهروز دهقانی | از این نویسنده |
ناشر | نگاه | از این ناشر |
مترجم | -- | از این مترجم |
نوبت چاپ | 3 | |
سال چاپ | 1400 | |
شابک | 9789643516154 | |
نوع جلد | شميز | |
قطع | رقعي | |
وزن | 268 گرم | |
تعداد صفحات | 272 صفحه |
روزی بود روزی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. دو تا برادر بودند، یکی هفت تا دختر داشت، آن یکی هفت تا پسر. پدر پسر هر وقت برادرش را می دید او را ریشخند می کرد و می گفت سلام علیکم، پدر هفت ماده سگ، پدر هفت دختر، خجل می شد سرش را پایین می انداخت و می رفت به خانه اش
…
در آغاز کتاب افسانه های آذربایجان می خوانیم
مشخصات قهرمان در افسانههاى آذربایجان 7
دختر حاجى صیاد 11
پدر هفت دختر و پدر هفت پسر 19
آدى و بودى 27
قصه آه 35
دختر درزى و شاهزاده 44
شتر و روباه 48
آلتینتوپ 50
اذانگو 59
گل خندان 71
اى واى هاى 77
نخودى 86
پیرزن و سه دخترش 90
ملکمحمد 94
بیزووم 105
عروسک سنگ صبور 107
بىبىلىجان 112
موش گرسنه 117
دیو پخمه 120
شیر و روباه 124
هفت جفت کفش آهنى، هفتتا عصاى آهنى 126
رفیق خوب و رفیق بد 136
به دنبال فلک 141
فاطمه خانم 145
پیراهن عروسى از سنگ آسیا 155
پسر زرنگ و دختر تنبل پادشاه 158
انار خاتون 162
محمد گلبادام 169
گرگ و روباه 176
پرنده آبى 184
درویش و میومیو خانم و دختر غازچران 191
گل و «سیناور» 198
دختران انار 210
شاهزاده حلوافروش 220
تیزتن 227
روباه و پیرزن خمرهسوار 237
گنج 244
کچل ممسیاه 247
آخرین بریده ها
افزودن بریده کتاب