موضوع اصلی | ادبیات و شعر | |
---|---|---|
موضوع فرعی | رمان خارجی | |
نویسنده | آنا گاوالدا | از این نویسنده |
ناشر | قطره | از این ناشر |
مترجم | الهام دارچینیان | از این مترجم |
نوبت چاپ | 15 | |
سال چاپ | 1401 | |
شابک | 9786001191282 | |
نوع جلد | شمیز | |
قطع | رقعي | |
وزن | 145 گرم | |
تعداد صفحات | 144 صفحه |
او یکی از نویسندگانی است که طی چند سال اخیر توانسته به یکی از پرمخاطبترین نویسندگان در ایران و جهان تبدیل شود.
اکثر داستانهای او رگههایی عاشقانه دارند و در آنها تصاویر پراحساسی از روابط زن و مرد در جوامع امروزی ارائه شده است. تاکید نوشتههای او بر نیازهای عاطفی و خلاءهای عاطفی انسان معاصر است.
«گریز دلپذیر» آخرین اثر گاوالدا است، رمانی کمحجم اما سراسر گیرایی، گفتوگوهای خیالپردازانه، سفری شادمانه به دنیای کودکی در کنار خواهر و برادرهامان، آن زمان که هنوز بزرگ یا پیر نشده بودیم. ماجراجویی خواهران و برادرانی که از جشن عروسی یکی از فامیلهای خود میگریزند تا چند ساعتی، زندگی روزمره و رنج خود را فراموش کنند تا شاید دوباره آن آرامش که زندگیشان در نقش آدمهای بالغ و بزرگسال از آنها ربوده، بازیابند.
وقتی این داستان را میخوانیم، آرزو میکنیم ای کاش عضوی از آنها بودیم.
گاوالدا در این کتاب هم با نوشتار صریح، واژهها و جملههای موجزش، مشاهدهگرِ سراپا چشمِ رویدادها و واقعیتهایی است که از نگاه ما دور میماند یا به نظرمان بیاهمیت میرسد، همانها که زیر بار روزمرگی مدفون شدهاند. گاوالدا از نزدیک و با شیفتگی به انسانها نگاه میکند، آنها را دوست دارد، گویی برای کسانی که کتاب خواندن هم دوست ندارند مینویسد.
در بخش آغازین کتاب «گریز دلپذیر» میخوانیم
«هنوز ننشسته بودم، یک طرف باسنم در هوا بود و دستم به دستگیره درِ ماشین که زنبرادرم هجوم آورد
ــ ای بابا... این همه بوق زدیم نشنیدی؟ ده دقیقه است اینجا هستیم!
جواب دادم.
ــ سلام
برادرم رو به من کرد. چشمک کوتاهی زد
ــ اوضاع روبهراهه خوشگله؟
ــ خوبم.
ــ میخواهی وسایلت را صندوق عقب بگذارم؟
ــ نه ممنونم. فقط همین چمدان کوچک را دارم و پیراهنم... پیراهن را صندلی عقب میگذارم.
زنبرادرم نگاهی به پارچه مچاله و چروکی که روی زانوهایم بود انداخت و گفت
ــ پیراهنت، این است؟
ــ بله.
ــ این دیگر چیست؟
ــ یک ساری...
ــ بله میبینم...
با مهربانی گوشزد کردم
ــ نه نمیبینی، وقتی پوشیدم، خواهی دید.
اخمهایش کمی در هم فرو رفت».
آخرین بریده ها
افزودن بریده کتاب